سالروز ملی شدن صنعت نفت بر عموم ملت ایران مبارکباد

بنام خداوند جان آفرین               حكیم سخن در زبان آفرین

بنام خداوند جان و خرد             كزین برتر اندیشه برنگذرد

سلام بر همه مهربانان

سالروز ملی شدن صنعت نفت بر عموم مردم ایران مبارک باد

دکتر محمد مصدق : « ایران می خواهد ، نفت را كه یك ثروت و میراث ملی است از چنگ استثمارگران خارج ساخته تا از درآمد آن صنایع خود را توسعه دهد، ترقی كند و در رفاهی بسر برد كه مستحق آن است »  

 

ملی شدن صنعت نفت ایران را به جرات می توان یکی از رویدادهای مهم تاریخ معاصر ایران ارزیابی کرد که نقش بسیار مهم و تاثیرگذاری در جنبش های آزادیخواهانه و استقلال طلبانه ملت ایران داشته است. به همین دلیل همه ساله با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال و در آستانه 29 اسفند، سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران، رویدادهای مرتبط با این رویداد مهم تاریخی بازخوانی می شود تا علاوه بر تبیین شرایط حساس و مهمی که به ملی شدن صنعت نفت ایران منجر شده است، از این رویداد مهم تاریخی، درس های بزرگی برای طی کردن مسیرهای سختی که پیش روی ماست گرفته شود تا بتوان با تکرار این آموزه ها موفقیت های بیشتری را برای ایران در حوزه های مختلف کسب کرد.

ابتدا باید این نکته را مورد توجه قرار داد که ملی شدن صنعت نفت ایران و خلع ید بیگانگان از طلای سیاه کشورمان، صرفاً به 29 اسفند 1329 منحصر نمی شود. باید ریشه های 29 اسفند و ملی شدن صنعت نفت را یافت و با بررسی آن، عواملی را که موجب آفریده شدن آن افتخار ملی شد ، بیابیم تا با تکرار آن، شاهد موفقیت های بیشتری باشیم.

تاریخچه استخراج نفت و ورود استعمارگران برای غارت آن

اگر خیلی به عقب برگردیم، بایدبه یکصد سال پیش سفر کنیم، زمانی که نخستین چاه نفت در جنوب غربی ایران (خوزستان ) حفر شد و برای نخستین بار کشور ما از مواهب طلای سیاه بهره مند گردید.

در سال ۱۲۸۰ قراردادی توسط دربار به امضاء رسید که به قرارداد دارسی معروف شد و به مدت نیم قرن، فصلی از تسلط انگلیس برحیات سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی ایران گشود. قرارداد دارسی به شکلی دیگر در سال ۱۳۱۲ تمدید شد و در مدتی کوتاه، انحصارات کشورهای مرکز با دست اندازی به منابع کشورهای پیرامون به تمرکز تولید و تراکم سرمایه دست یافتند و به مبارزه برای به دست آوردن بازار کار و کالا و سرمایه پرداختند و جنگ جهانی دوم با چنین اهدافی آغاز شد.

حاکمیت مطلق دولت بریتانیا بر منابع نفت ایران تا اواسط قرن بیستم میلادی بود. با این احوال فقط از واپسین سال‌های جنگ جهانی دوم بدان سو بود که منابع اساساً نامشروع بریتانیا در ایران در روندی تدریجی ولی مداوم از سوی مردم کشور از اقشار مختلف مورد تعرض و انتقاد قرار گرفته و چند سال بعد و در واپسین روزهای دهه ۱۳۲۰ش منجر به ملی شدن صنعت نفت ایران شد که خود البته تحولات سیاسی – اقتصادی قابل توجه و سخت اثرگذار و تعیین کننده‌ای را به دنبال آورد.

تاریخچه مبارزه برای ملی شدن نفت

در شهریور ۱۳۲۰ کارگران نفت جنوب با توجه به شرایط خاص داخلی و بین‌المللی به سرعت متشکل شدند و با توجه به موقعیت استراتژیک ایران و اهمیت نفت در سرنوشت جنگ، به عنوان وزنه‌ای قابل تامل مطرح گشتند.

سال 1322 خورشیدی، بیش از 35 سال بعد از اکتشاف نفت در ایران، دولت شوروی خواستار امتیاز نفت شمال شد. در حقیقت پس از اشغال ایران توسط انگلیس و شوروی در زمان جنگ جهانی دوم که این دو کشور، ایران را به دو بخش شمالی و جنوبی تحت سیطره خود تقسیم کرده بودند، رقابت استعمارگران برای کسب نفت ایران افزایش یافت. از سوی دیگر انگلیس نیز درصدد کسب سهمیه های بیشتری از نفت ایران بود وحتی در این میان سابقه ای به مراتب بیشتر از روسیه در دست اندازی به منابع نفت ایران داشتند. چرا که نفت ایران در جنوب قرار داشت و جنوب ایران نیز منطقه نفوذ انگلیس محسوب می شد. اما تلاش ها برای خارج کردن بیگانگان از حوزه نفت ایران از اوایل دهه 1320  خورشیدی آغاز شده بود. ابتدا شوروی از دست اندازی به نفت ایران محروم شد که البته ماجرای ساده ای نبود. در زمان نخست وزیری قوام، قراردادی بین ایران و شوروی در تهران به امضا رسید که بر مبنای این قرارداد، قرار شد نیروهای شوروی خاک ایران را ظرف مدت کوتاهی ترک کنند ودر عوض، شرکت مختلط نفت ایران و شوروی ایجاد شود. اما در سی ام مهر ماه 1326، نمایندگان مجلس شورای ملی، ماده واحده ای را به تصویب رساندند که منتفی شدن قرارداد نفت ایران و شوروی هدف اصلی آن بود. در این ماده واحده همچنین تاکید شده بود که دادن هر گونه امتیازی به خارجی ها ممنوع است و دولت مکلف است که به منظور استیفای حقوق ملت ایران از نفت جنوب اقدام کند و بدین ترتیب نوبت به انگلیس رسید.

انگلیسی ها از این که دست رقیبشان شوروی از منابع نفتی ایران کوتاه شده بود بسیار خشنود بودند و به همین دلیل برای حفظ سلطه خود بر نفت جنوب، با مقامات ایران وارد مذاکره شدند تا قراردادی را برای تایید و تکمیل قرارداد 1933 به امضا برسانند. بنابراین گلشاییان نماینده دولت ایران که وزیر دارایی وقت ایران هم بود و «گس» نماینده شرکت نفت انگلیس قراردادی را امضا کردند که به قرارداد الحاقی به قرارداد 1933 یا قرارداد « گس - گلشاییان » معروف شد. بر اساس این قرارداد، سلطه انگلیس بر منابع نفت ایران به مدت 33 سال تمدید شد تا این کشور بتواند تا سال 1361 خورشیدی، بر منابع نفت ایران تسلط داشته باشد. اما اوضاع به همین منوال باقی نماند. مجلس شانزدهم شورای ملی تشکیل شد تا چهره های مطرح این مجلس، برای بازگرداندن حقوق مسلم ایرانیان تلاش کنند.

مجلس شانزدهم در 20 بهمن 1328 آغاز به کار کرد و در 27 اسفند ماه همین سال، دولت ساعد با رای عدم اعتماد مجلس جدید ساقط شد وعلی منصور مامور تشکیل کابینه شد.

 اما مخالفت های زیادی با او صورت گرفت چرا که منصور مانعی بزرگ در راه ملی شدن صنعت نفت ایران محسوب می شد. در آن زمان، تلاش ها و تحرکات آیت الله کاشانی و دکتر محمد مصدق، دو بال مهم ملی شدن نفت ایران افزایش یافت و نتیجه آن شد که در پنجم تیر ماه 1329، منصور پس از حدود سه ماه مجبور به استعفا شد و رزم آرا به نخست وزیری رسید. رزم آرا آمده بود تا کار نیمه تمام منصور را که اعطای لا یحه الحاقی گس - گلشاییان به مجلس برای تصویب از سوی نمایندگان بود تکمیل کند. زمانی که رزم آرا به نخست وزیری رسید، این لایحه در کمیسیون نفت مجلس شورای ملی در حال بررسی بود. کمیسیون نفت در 19 آذر 1329، نظر نهایی خود را درباره لا یحه الحاقی این چنین اعلا م کرد: «چون قرارداد الحاقی کافی برای استیفای حقوق ایران نیست، لذا مخالفت خود را با آن اظهار می دارد». یک هفته بعد در روز 26 آذر ماه، گزارش کمیسیون نفت در صحن مجلس مطرح شد و با رای مثبت نمایندگان، قرارداد گس - گلشاییان از دور خارج شد.

در همین حال بود که سخن از ملی شدن صنعت نفت ایران به طور جدی تری مطرح شد و حتی طرح با یازده امضاء برای نیل به این هدف تقدیم مجلس شد، اما چون امضای کافی نداشت، زمینه ای برای طرح آن در مجلس فراهم نشد. در این میان رزم آرا که از رد لا یحه الحاقی در مجلس ناراحت بود، روز سوم دی ماه در جلسه ای خصوصی در مجلس شرکت کرد و ملی کردن صنعت نفت را خیانت بزرگ نامید.

هم‌زمان با شکل گیری اعتراضات گسترده مردمی که از سوی بسیاری از گروه‌های سیاسی و نیز نمایندگانی از مجلس شورای ملی حمایت می‌شد، انگلیسیان جهت حفظ و تحکیم موقعیت خود در سر پل‌های نفتی ایران بر آن شدند با اعطای برخی امتیازات محدود بر اعتراضات پایان دهند. مهم‌ترین این اقدامات قرارداد گس-گلشائیان بود که به لایحه الحاقی نفت نیز مشهور شده‌است و دولت حاجیعلی رزم‌آرا تلاش فراوان کرد تا بلکه مجلس شورای ملی آن را تصویب کند. اما به رغم تمام فشارها و تهدیدهایی که وجود داشت مجلس شورای ملی آن را رد کرد. مدت کوتاهی پس از آن کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی طرح ملی شدن صنعت نفت ایران در سراسر کشور را به نمایندگان پیشنهاد کرد که پس از کش و قوس‌های متعدد در داخل و خارج از مجلس و بالاخص مدت کوتاهی پس از آن که رزم آرا نخست وزیر وقت در روز چهارشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ از سوی خلیل طهماسبی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام هدف گلوله قرار گرفته و ترور شد، مورد توجه جدی نمایندگان قرار گرفت.

با ترور رزم آرا، دیگر از نمایندگانی هم که در مجلس به انگلیس وابستگی داشتند کاری ساخته نبود و بدین ترتیب، کمیسیون نفت، پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور را پذیرفت و این طرح را به مجلس تقدیم کرد: «نظر به این که ضمن پیشنهادهای واصله به کمیسیون نفت مبنی بر ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور مورد توجه و قبول کمیسیون قرار گرفته و از آنجائیکه وقت کافی برای مطالعه در اطراف اجرای این اصل باقی نیست، کمیسیون مخصوص نفت از مجلس شورای ملی تقاضای دو ماه تمدید می نماید. بنابراین ماده واحده ذیل را با قید دو فوریت برای تصویب، تقدیم مجلس شورای ملی می نماید. ماده واحده: مجلس شورای ملی تصمیم مورخ 17/12/1329 کمیسیون مخصوص نفت را تایید و با تمدید مدت موافقت می نماید.

تبصره1: کمیسیون نفت مجاز است از کارشناسان داخلی و خارجی در صورت لزوم دعوت نماید و مورد استفاده قرار دهد.

تبصره 2: آقایان نمایندگان حق دارند تا پانزده روز بعد از تشکیل کمیسیون حق حضور داشته باشند .

بدین ترتیب ماده واحده ملی شدن صنعت نفت در روز 24 اسفند در مجلس شورای ملی مطرح شدو به اتفاق آرا  به تصویب رسید و در آخرین روز از اسفند ماه 1329  این مصوبه در مجلس سنا تایید واعلام شد: «به نام سعادت ملت ایران و به منظور تامین صلح جهان، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد می نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی شود، یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره برداری در دست دولت قرار گیرد . »

آن زمان که این طرح تصویب شد و 29 اسفند به عنوان روز ملی شدن صنعت نفت در تقویم ایرانیان به ثبت رسید، دکتر مصدق که با همراهی آیت الله کاشانی نقش بسیار موثر و انکارناپذیری در ملی شدن صنعت نفت داشت، نماینده مجلس شانزدهم بود، اما با آغاز سال  1330، او در اردیبهشت ماه به نخست وزیری رسید و با اصلا ح جزئی در گزارش 9ماده ای کمیسیون نفت، اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت در سرلوحه برنامه های دولت مصدق قرار گرفت. این گونه بود که تلاش های مستمر و پیگیر ایرانیان در کوتاه کردن دست بیگانگان از نفت ایران، به ثمر نشست.

وقایع سیاسی ایران پس از ملی شدن نفت

دکتر محمد مصدق در راس مبارزات مردم ایران قرار داشت. با رشد جنبش، محافل وابسته برای سرکوب جنبش تلاش‌های تازه‌ای را آغاز کردند و هم زمان، فشارهای سیاسی و اقتصادی از جانب انگلیس فزونی گرفت و با اعزام ناوگان جنگی به خلیج فارس، این فشارها ابعاد نظامی یافت. در چنین موقعیتی کارگران با اعتصاب‌ها، موقعیت دکتر مصدق را مستحکم تر کردند. این رشد باعث شد که عناصر سازشکار از صف نیروهای جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران خارج شده و حتی عنوان کنند که حاضرند بر علیه دکتر مصدق با انگلیس کنار بیایند. این افراد بعد از جدا شدن از جنبش، بر علیه نیروهای ترقیخواه به فعالیت گسترده‌ای دست زدند و سرانجام با همکاری محافل وابسته به دنبال چند کودتای نافرجام، ضربه نهایی را در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بر مبارزات مردم وارد آوردند.

همزمان با تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت ایران از سوی مجلسین شورای ملی و سنا، شرکت نفت ایران و انگلیس از پرداخت سی درصد فوق‌العاده دستمزد کارگران نفت بندر معشور، آغاجاری، لالی و نفت سفید امتناع ورزید و این امر موجب اعتصاب کارگران و اعلام حکومت نظامی در خوزستان شد. با اعزام نیروهای نظامی از اهواز، خرم‌آباد و اصفهان به مناطق مزبور شورش اعتصابیون کمی فروکش کرد لیکن شرکت نفت هنوز حاضر به پذیرش خواستهای اعتصابیون نبود.

در 8 فروردین 1330 دولت انگلستان اعلام کرد که برای حفظ امنیت صنایع بریتانیا در مناطق اعتصاب‌زده، کشتی‌های "فلامینگو" و "ایلوگوس" را به آبادان فرستاده است. این دو کشتی جنگی، قسمتی از نیروی دریایی انگلستان در خلیج فارس را تشکیل می‌دادند و پایگاه آنها در بحرین بود. در همین ایام شپرد سفیر انگلستان در تهران رسماً از حسین علاء نخست ‏وزیر وقت سؤال کرد که برای حمایت از افراد انگلیسی در مناطق نفت‏ خیز خوزستان چه اقداماتی انجام داده است. در تاریخ 9 فروردین 1330 نیروهای نظامی در آبادان مردم را به آتش بستند و سه نفر را به قتل رساندند. روز بعد نزدیک به هزار نفر از کارگران لوله نفت به اعتصاب‌کنندگان پیوستند. یک هفته بعد وضع آرام گرفت و تا روز 18 فروردین نزدیک به یک سوم اعتصاب ‏کنندگان به سر کار خود بازگشتند. لیکن در 23 فروردین کارگران بندر معشور و آبادان دست به شورش زدند و این امر منجر به کشته و زخمی شدن چند تن از کارگران شرکت نفت شد.

در پی آن، سومین کشتی جنگی انگلستان "ورن" وارد خلیج فارس شد و ناو جنگی "یویالوس" هم برای پیوستن به گامبیا از مدیترانه حرکت کرد. سفیر انگلستان بار دیگر با علاء ملاقات کرد و او را در جریان اقدامات دولت متبوعش قرار داد.

در تاریخ 27 فروردین 1330، آیت‌الله کاشانی بیانیه‌‏ای منتشر ساخت و از کارگران شرکت نفت خواست تا به شورش خود خاتمه دهند و به کارگران اطمینان داد که انگلیسی‌ها به زودی ایران را ترک خواهند گفت و دولت ایران خسارتهای وارده به آنها را جبران خواهد کرد.

دکتر مصدق نیز در جلسه 27 فروردین مجلس شورای ملی در مخالفت با اعلام حکومت نظامی در خوزستان اظهار داشت دلیل اینکه نمایندگان جبهه ملی از دادن رای به پیشنهاد دولت مبنی بر اعلام حکومت نظامی، خودداری کردند جز این نبود که دولت بدون تحقیق و بدون رسیدگی به این موضوع که آیا این اعتصاب بجاست یا بیجاست آن را اعلام کرد. مصدق سپس بیانیه جبهه ملی را خطاب به کارگران و نصیحت دادن به آنها مبنی بر اینکه دست از اعتصاب کشیده بر سر کار خود برگردند، ایراد کرد. به هر ترتیب با دستگیری تعدادی از سران اعتصاب و سرکوبی شورش کارگران امنیت نسبی برقرار شد و تا روز 12 اردیبهشت 1330 آبادان تنها جایی بود که هنوز اعتصاب در آن ادامه داشت اما به تدریج تعدادی از کارگران به سر کار خود بازگشتند. در این تاریخ سپهبد شاه‌‏بختی (فرمانده نظامی اعزامی از تهران) در تلگرامی که از استان ششم (خوزستان) به علاء مخابره کرد اظهار داشت: “اعتصاب هنوز در آبادان ادامه دارد ولی در نتیجه اقدامات معموله 37500 نفر مشغول کار شده‌اند برای دستگیری محرکین مرتباً اقدام و امروز چهار نفر از مسببین اصلی اعتصاب به نام کروالیان. زواری، آقاداشی و کیهان ‏پناه بازداشت شده ‏اند .

اعتصاب کارگران شرکت نفت اگرچه با تلاش بسیار دولت ایران پایان پذیرفت اما دولت انگلستان همچنان در پی دسیسه و تحریک کارمندان ایرانی شرکت نفت بود به طوری که در تاریخ 18 اردیبهشت 1330 سپهبد شاه‌‏بختی (فرمانده نظامی اعزامی از تهران) در تلگراف خود از استان ششم (خوزستان) به دکتر مصدق نخست ‏وزیر وقت اعلام داشت:

طبق اطلاع واصله کارمندان عالی‌رتبه ایرانی شرکت نفت به تصور اینکه در موقع اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت ممکن است بیکار شوند اظهار نگرانی نموده‏‌اند گفته می‌شود که این شایعات از ناحیه کارمندان خارجی شرکت نفت می‌باشد.

بعد از کودتا، کنسرسیوم بین‌المللی بر صنعت نفت ایران چیره گشت و با کمک عناصر داخلی به سرکوب خونین تمامی نیروهای ترقی خواه پرداخت. گرچه تنها کلمه ملی برای صنعت نفت باقی ماند و درآمدهای حاصله از آن به انحصارات تعلق گرفت، اما دستاوردهای فکری جنبش ملی شدن صنعت نفت و اندیشهٔ آزادیخواهی و عدالت اجتماعی در تحولات اجتماعی ایران ماندگار گردید.

دوره تاریخی ملی شدن صنعت نفت ایران در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ با تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت به اوج رسید و با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پایان گرفت.

اعلام شدن 29 اسفند بعنوان روزملی و تعطیل عمومی

دكتر محمد مصدق نخست وزیر وقت و مبارز راه ملی شدن نفت ایران روز 29 اسفند هر سال را روز ملی شدن نفت ، یك روز ملی و تعطیل عمومی اعلام كرد. 29 اسفند 1329 طرح ملی شدن نفت ایران به صورت قانون در آمده بود كه در اجرای آن پس از پنج دهه، از انگلستان در نفت ایران خلع ید شد و این دولت را چنان بر آشفت كه تا براندازی حكومت دكتر مصدق در امرداد 1332 دست از مخالفت، تحریك، تحریم و توطئه نكشید.

یك روز پیش از اعلام 29 اسفند به عنوان یك روز ملی، دكتر مصدق جزئیات ظلمهای انگلستان به ملت ایران در طول 150 سال و مداخلات این دولت از جمله انحصار نفت ایران در دست خود را برای دهها روزنامه نگار آمریكایی كه به تهران آمده بودند تشریح كرده بود و چند روز پیش از آن هم آب پاكی روی دست نمایندگان بانك جهانی كه برای میانجیگری به تهران آمده بودند ریخته و گفته بود که یک ملت مستقل و حاکم برخود بر سر حق مسلم و طبیعی اش مصالحه نمی کند و لذا نیاز به میانجیگری نیست. مذاکره با دولتی که طبیعتی سلطه گر دارد خودرا برتر می شمارد و زورگویی را حق یک دولت برتر می داند به منزله تسلیم در برابر زور و یک خیانت ملی است. انگلستان ملت باهوش و با استعداد ما را در عقب ماندگی فرو برد تا سر برنیاورد و مدعی اش شود. از اوایل قرن شانزدهم سیاست کلی دولت های سلطه گر بر این مدار بوده است که مانع رشد ملت هایی شوند که روزگاری قدرت بودند. برتری جویان که نان سلطه گری و استثمار می خورند ، نمی خواهند رقیب داشته باشند ـ چه این رقیب یک فرد منتقد و روشنگر باشد و چه یک ملت بیدار شده از خواب و مصمم و مبارز .

 







سال نو مبارک

بنام خداوند جان آفرین                    حکیم سخن در زبان آفرین

بنام خداوند جان و خرد                     کزین برتر اندیشه برنگذرد

سلام بر همه مهربانان

بنام خداوند جان و خرد

سال نو مبارک

پیشاپیش حلول سال جدید را به تمام هم وطنانم بخصوص هم کسوتان ، همکاران و تمام دست اندرکاران فنون مهندسی و اندیشمندان سرزمین بزرگمان ایران تبریک می گویم و برای همگان سالی پر برکت و توام با سلامتی ، سعادت ، کامیابی و هرآنچه نیکوست را از خداوند متعال خواهانم .




بقیه در ادامه مطلب




یا مقلب القلوب و الابصار ، یا مدبر اللیل و النهار ، یا محول الحول و الاحوال ،حول حالنا الی احسن الحال. 

با این امید که این سال ، سال پایان تمام جنگها و خونریزی ها ، پایان عمر تمام زورگویان و متجاوزین ، سال بیداری و حرکت بسوی توسعه در تمام ملل جهان سوم ، سال شکوفایی استعدادها ، سال بهبود وضعیت اقتصادی و معیشیتی مردم ، سال آرامش و مهربانی ، سال احقاق حقوق تمام کسانی که حقوقشان را زیاده خواهان و زورگوئیان تصاحب نموده اند ، سال جایگزینی منطق و استدلال بجای بی منطقی و زورگویی و سالی باشد که در آن تمام نیکی ها و انسانیت ها ، مهربانیها و هرآنچه خوب است جایگزین  عداوت ها ، کینه ها و هرآنچه پلیدی است گردد .





در پیام تبریک سال گذشته به چگونگی تقویم ایران اشاره ای داشتم و چون آن را بسیار مهم می دانم ، مجدداً در این پیام آن را ذکر می کنم . آن بشرح زیر است :

در تقویم ما ایرانیان شروع سال نو مصادف است با شروع زندگی های جدید . طبیعت مرده زنده می شود ، زیبائیهای طبیعت دوباره جان می گیرند ، روح آدمی شادابی و طراوتی دوباره می یابد ، پرندگان به آواز خوانی می پردازند ، شاعران شعر می سرایند ، نوها جای کهنه را می گیرند ، گرد و غبار و تاریکی و جهل رخت برمی بندد ، مدت زمان شب و روز با هم برابر می شود و اعتدال شکل می گیرد ، کره زمین در یک نقطه ثابت همیشگی در بین کرات و ستاره گان قرار می گیرد و برگ درختان سبز در نظر هشیاران ، معرفت کردگار را جلوه گر می نماید . چه ستودنی است این همه زیبایی و دگرگونی!

در تمام دنیا این فقط ایرانیانند که تقویم شان بدینگونه است . آنچنان این تقویم بر اساس علوم ریاضی و نجوم ، دقیق محاسبه شده است که حتی ثانیه آن پس و پیش ندارد . و این مایه بسی مباهات است برای ایرانیان که اندیشمندانی داشته اند که دیگران با تمام تمدن نورسشان در این امر مات و مبهوت مانده اند و اما این بیگانگان مغرورانه همراه با  تعصب از قبول این واقعیت سرباز می زنند .

خدای بزرگمان در لحظه های پایانی این سال دست دعا بسوی تو بلند می کنیم و از تو می خواهیم : عظمت علمی ، فرهنگی و تمدن غنی دیرینه مان را به ما بازگردان و ما را در دنیا سربلند و با احترام قرار بده تا به تمام جهانیان ثابت کنیم که با اتکال به قدرت لایزال عالی ترین علوها و با ایمان به او در کنار فرهنگ و استعدادهای خدا دادی دیرینه آریایی مان ، برترینیم . باشد که در این گذر بیگانه دوستان و بیگانه پرستان نیز بخود آیند.





در رابطه با شروع فصل بهار ، ادبا و عرفایمان سروده های بسیار دارند که زیباترین آنها را که همواره برای خود زمزمه می کنم و آن همان غزل معروف مولاناست که هنرمند فقید مرحوم علیقلی بسیار زیبا آن را اجرا نمودند . در همین جا یاد آن مرحوم را نیز گرامی می دارم . یادش گرامی و روانش شاد باد . البته سروده ای از شاعر معاصر فریدون مشیری را نیز بسیار دوست می دارم که چند روز پیش در وبلاگم آن را درج نمودم . برای حسن ختام این نگارش ، این شعر مولانا را با بهترین آرزوهایم برای تمام هموطنانم در سال جدید ، بهمراه این نگارش روانه می سازم .

 


آب زنید راه را ، هین که نگار می رسد           

                                        مژده دهید باغ را ، بوی بهار میرسد

راه دهید یار را ، آن مه ده چهار را            

                                        کز رخ نوربخش او ، نور نثار می رسد

چاک شدست آسمان ، غلغله ایست در جهان   

                                        عنبر و مشک می دمد ، سنجق یار می رسد

رونق باغ می رسد ، چشم و چراغ می رسد

                                        غم به کناره می رود ، مه به کنار می رسد

تیر روانه می رود ، سوی نشانه می رود                                  

                                       ما چه نشسته ایم پس ، شه ز شکار می رسد

باغ سلام می کند ، سرو قیام می کند                                     

                                       سبزه پیاده می رود ، غنچه سوار می رسد

خلوتیان آسمان ، تا چه شراب می خورند

                                         روح خراب و مست شد ، عقل خمار می رسد

چون برسی به کوی ما ، خامشی است خوی ما                       

                                         زان که ز گفت و گوی ما ، گرد و غبار می رسد







طبیعت لرستان در بهار

بنام خداوند جان آفرین                    حکیم سخن در زبان آفرین

بنام خداوند جان و خرد                     کزین برتر اندیشه برنگذرد

سلام بر همه مهربانان

طبیعت لرستان در بهار



نرم نرمک می رسد اینک بهار

خوش به حال روزگار

خوش به حال چشمه ‌ها و دشتها

خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها

خوش به حال غنچه‌های نیمه‌باز

خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز

خوش به حال جام لبریز از شراب

خوش به حال آفتاب

ای دل من گرچه در این روزگار

جامه رنگین نمی‌ پوشی بکام

باده رنگین نمی ‌بینی به جام

نقل و سبزه در میان سفره نیست

جامت از آن می که می ‌باید تهی است

ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم

ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب

ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار

گر نکوبی شیشه غم را به سنگ

هفت رنگش می‌شود هفتاد رنگ

 

فریدون مشیری

 








































مدیر عامل شرکت استراتوس در راهروهای وزارت راه درگذشت

بنام خداوند جان آفرین                    حکیم سخن در زبان آفرین

بنام خداوند جان و خرد                     کزین برتر اندیشه برنگذرد

سلام بر همه مهربانان

مدیرعامل شرکت استراتوس در راهروهای وزارت راه درگذشت




بنا به گزارش تجارت نیوز ، مدیرعامل بزرگ ترین شرکت مهندسی وعمرانی ایران درحالی که برای وصول مطالبات شرکت خود به وزارت راه رفته بود،دچار ایست قلبی شد ودر راه انتقال به بیمارستان در گذشت.

مهندس عباس طاهری قراگوزلو كه برای وصول 30میلیارد تومان مطالبات شركت استراتوس به اداره ذی حسابی وزارت راه مراجعه كرده بود، پس از مشاجره با ذی‌حسابان این وزارت خانه، دچار ایست قلبی شد و درگذشت.

به گزارش تجارت‌نیوز، مهندس طاهری قراگوزلو درحالی برای وصول مطالبات شركت استراتوس به وزارت راه رفته بود كه مدیران این وزارت‌خانه بارها اعلام كرده بودند توانایی پرداخت بدهی خود را ندارند. این درحالی بود كه شركت معظم استراتوس از مدت‌ها قبل به دلیل افزایش فشارهای كارگری و فشار طلب‌كاران، دچار مشكلات زیادی برای ادامه راه شده بود.


پ ن 1 : روحش شاد و یادش گرامی باد . این ضایعه دردناک را به خانواده محترم آن مرحوم و جامعه مهندسی ایران تسلیت می گویم .

پ ن 2 : مرحوم مهندس طاهری قراگوزلو از دانش آموختگان دانشکده فنی دانشگاه تهران بود .

                    




مهندس عباس طاهری قراگوزلو که در سن 51 سالگی دار فانی را وداع گفت،یکی از مدیران ومهندسان شایسته کشور بود که سال ها در راه عمران وآبادی کشور تلاش کرده بود.
براساس آماری که ازسوی اتاق بازرگانی اعلام شده است،دولت حداقل 9هزار میلیارد تومان به پیمانکاران بخش خصوصی بدهکار است که این بدحسابی،مشکلات زیادی برای بخش خصوصی ایجاد کرده است.

 
شرکت بین المللی پیمانکاری استراتوس از سال 1357 فعالیت خود را با اجرای پروژه های متعدد عمرانی ـ ملی آغاز کرد و متعاقب آن از 1994 میلادی پیشتاز حضور در پروژه های برون مرزی بوده است. در دو دهه گذشته این شرکت نقش موثری در توسعه فعالیت های عمرانی در منطقه ایفا کرده است .

 

برخی از پروژه های داخلی و بین المللی شرکت پیمانکاری استراتوس

   راه جایگزین و تونل سد کارون 3


راه هفتگل - باغملک - قطعه 1   

     طراحی و ساخت قطعه دوم تونل انتقال آب انوج به قمرود


 راه اسفراین – بجنورد قطعات 1 و 2   

راه آهن اصفهان - شیراز - قطعه 4


 سد تالوار

    

  سد ارسباران

 

    طراحی و ساخت فرودگاه سقطرا - کشور یمن  


 بزرگراه دالبندین - نوکندی- قطعه 3- ب -کشور پاکستان


طراحی و اجرای ساختمان مجلس و مرکز تجاری - کشور جیبوتی

و .....







مختصری درباره الیگودرز با رویکرد آماری - قسمت دوم

بنام خداوند جان آفرین                   حکیم سخن در زبان آفرین

بنام خداوند جان و خرد                  کزین برتر اندیشه برنگذرد

سلام بر همه مهربانان

الیگودرز – قسمت دوم

مختصری در باره الیگودرز با رویکرد آماری

الیگودرز شهری‌ در استان‌ لرستان‌ و زادگاه و وطن اینجانب می باشد. بدین خاطر با توجه به عرق ملی و وطن دوستی ام ، اقدام به نوشتن مقالاتی چند در رابطه با این شهر که در قسمت موضوعی جغرافیا به سمع حضور خوانندگان می رسد ، نموده ام . باشد که وظیفه ام را در شناساندن این شهر به سایر هموظنان ایرانیم ، انجام داده باشم . این شهر در استان لرستان واقع شده ولی فرهنگ قومی و نژادی آن با فرهنگ لری و لکی شهرهای همجوار بخصوص خرم آباد ، متفاوت است . مردم این شهر اصالتاً لر بختیاری بوده و از طوایف مختلفی از جمله چهارلنگ و هفت لنگ می باشند .

الیگودرز با رویکرد آماری

نام‌گذاری‌:

برخى‌ تاریخ‌ بنای‌ آن‌ را به‌ عهد گودرز ، پهلوان‌ داستانى‌ شاهنامه‌، مربوط مى‌دانند و بر این‌ مبنا نام‌ اولیه شهر را آل‌گودرز دانسته ‌، و بر این‌ باورند که‌ این‌ نام‌ به‌ مرور به‌ الیگودرز تبدیل‌ یافته‌ است‌ ( فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها... ،20). شوارتس‌ این‌ نام‌ را به‌ صورت‌ الیگودرز ثبت‌ کرده‌ است‌ .  


شهرستان‌ الیگودرز از دیدگاه مطالعاتی جغرافی دانان و جامعه شناسان و تاریخ نگاران :

 

در این قسمت سعی شده است که منابع و ماخذ هر مطلب در داخل پرانتز ، درست بعد از کلمه یا جمله نوشته شود . در پایان نیز لیست کلیه منابع و ماخذی که از آنها در این نگارش بهره گرفته شده ، آورده شده است .

 

موقعیت جغرافیایی

الیگودرز یکى‌ از شهرستانهای‌ نه‌گانه استان‌ لرستان‌ که‌ از دو بخش‌ (مرکزی‌ و زز و ماهرو) و 11 دهستان‌ و یک‌ شهر (الیگودرز) تشکیل‌ شده‌ ( تقسیمات‌...، 43)، و 361 آبادی‌ دارای‌ سکنه‌ را در خود جای‌ داده‌ است‌ ( آمارنامه‌، 1373ش‌، 18، 22-23). این‌ شهرستان‌ از شمال‌ به‌ استان‌ مرکزی‌، از شرق‌ به‌ استان‌ اصفهان‌، از غرب‌ به‌ شهرستانهای‌ ازنا، خرم‌ آباد و دورود (استان‌ لرستان‌) و از جنوب‌ به‌ استان‌ خوزستان‌ محدود است‌ ( آمارنامه‌، 1372ش‌، 8).

این‌ شهر به‌ عنوان‌ مرکز شهرستان‌ در 49 و 42 طول‌ شرقى‌ و 33 و 26 عرض‌ شمالى‌، در ارتفاع‌   1988 متری‌ از سطح‌ دریا و در فاصله 135 کیلومتری‌ شرق‌ شهر خرم‌ آباد (مرکز استان‌) و بر سر راه‌ اصلى‌ خرم‌ آباد - اصفهان‌ قرار گرفته‌ است‌ (فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها، 19-20). فاصله این‌ شهر تا دورود (شمال‌ باختری‌) 60 کیلومتر ، تا خمین‌ (شمال‌ خاوری‌) 52 کیلومتر (فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها ، 21) و تا تهران‌ 375 کیلومتر است‌ ( شناسنامه‌، فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها ، 21).

اطلاعات جغرافیایی و زمین شناسی

الیگودرز با ارتفاع‌ متوسط 2000 متر از سطح‌ دریا، ناحیه‌ای‌ کوهستانى‌است‌ که‌ در شرق‌استان‌لرستان‌قرار گرفته‌است‌ ( جغرافیا...، 2/1097). اشترانکوه‌ (4050 متر) و قالى‌ کوه‌ (3901 متر) از مهم‌ترین‌ کوههای‌ این‌ ناحیه‌ و مربوط به‌ رشته‌ کوههای‌ زاگرس‌ هستند ( فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها، 18- 19؛ نقشه عملیات‌). این‌ رشته‌ کوه‌ در جنوب‌ خاوری‌ الیگودرز قرار دارد و تا منطقه اصفهان‌ امتداد مى‌یابد ( فرهنگ‌ جغرافیایى‌ ایران‌، 6/22). بلندیهای‌ ناحیه الیگودرز بیشتر متعلق‌ به‌ دوران‌ سوم‌ و تحت‌ تأثیر حرکات‌ کوهزایى‌ آن‌ بوده‌ است‌ و جنس‌ تشکیلات‌ آن‌ بیشتر از کوارتزیت‌، سنگ‌ آهک‌، مرمریت‌، شیل‌ و ماسه‌ سنگ‌ است‌. قسمت‌ دشتى‌ الیگودرز به‌ طور کلى‌ از رسوبات‌ معاصر پوشیده‌ شده‌ است‌ (قادری‌، 12-13).

اطلاعات اقلیمی و هواشناسی

آب‌ و هوای‌ این‌ ناحیه‌ بیشتر سرد و معتدل‌ است‌ : قسمتهای‌ مرکزی‌ و شمالى‌معتدل‌،و قسمت‌کوهستانى‌جنوب‌و جنوب‌غربى‌،سرد می باشد ( فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها، 19).

نوسان‌ شدید درجه حرارت‌ طى‌ ماههای‌ سال‌ و نیز شبانه‌ روز از ویژگیهای‌ آب‌ و هوایى‌ این‌ ناحیه‌ است‌، تا جایى‌ که‌ اختلاف‌ دما میان‌ حداکثر مطلق‌ (ماه‌ تیر) و حداقل‌ مطلق‌ (ماه‌ دی‌) را در این‌ ناحیه‌ 72.5  درجه سانتى‌گراد دانسته‌اند (قادری‌، 18- 19).

آب‌ و هوای‌ این‌ شهر معتدل‌ و حداکثر دما در تابستان‌ به‌ 37 و حداقل‌ آن‌ در زمستان‌ به‌ -8 درجه سانتى‌گراد مى‌رسد. متوسط بارش‌سالانه‌درآنجا 270 میلى‌متراست ‌( فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها، 20).

در واقع‌ ارتفاع‌ نسبتاً زیاد و نزدیکى‌ به‌ رشته اشترانکوه‌، موجب‌ شکل‌ گیری‌ بادهای‌ دائمى‌ و ریزش‌ مداوم‌ برف‌ در زمستان‌ و در نتیجه‌ سرمای‌ شدید در طول‌ این‌ فصل‌ مى‌شود، به‌ نحوی‌ که‌ دما در بسیاری‌ از سالها تا 30- درجه سانتى‌گراد پایین‌ مى‌آید و راههای‌ ارتباطى‌ ناحیه‌ تا مدتى‌ مسدود مى‌ماند. کاهش‌ ناگهانى‌ دما در فصل‌ بهار موجب‌ سرمای‌ شدید و نهایتاً از میان‌رفتن‌ پوشش‌گیاهى‌ طبیعى‌ و مزارع‌ مى‌شود (جغرافیا،2/1097-1098) .

در ناحیه الیگودرز بادهای‌ محلى‌ از پدیده‌های‌ نسبتاً دائمى‌ است‌. این بادهای محلی عبارتند از :

1-      باد اصفهان‌ (اواخر پاییز تا بهار) با جهت‌ شرقى‌ - غربى‌

2-       باد بهاری‌ (اواخر اسفند ماه‌) با جهت‌ جنوبى‌ - شمالى‌

3-       باد پنجه‌ (ماههای‌ تابستان‌) با جهت‌ جنوب‌ شرقى‌ - شمال‌ شرقى‌

(قادری‌، 21-22)

میزان بارندگی و نزولات جوی

مقدار متوسط نزولات‌ جوی‌ سالانه آن‌ 644.4 میلى‌متر برآورد شده‌ است‌ (قادری، 20).

رودخانه الیگودرز ؛ رودخانه کم‌ آب‌ و کوچکى‌ است‌ که‌ از کوههای‌ پیرامونى‌ شهر سرچشمه‌ مى‌گیرد. از آب‌ این‌ رودخانه‌ در فصل‌ تابستان‌ برای‌ آبیاری‌ زمینهای‌ زراعى‌ استفاده‌ مى‌شود. این‌ رود در فصل‌ زمستان‌ با مسیری‌ شرقى‌ - غربى‌ به‌ رودخانه ماربره‌ مى‌پیوندد و پس‌ از عبور از جنوب‌ شهر ازنا و از میان‌ شهر دورود و با پیوستن‌ چند شاخه فرعى‌ به‌ آن‌، با نام‌ رودخانه سزار به‌ موازات‌ مسیر خط آهن‌ جریان‌ دارد و نهایتاً به‌ دریاچه سد دز مى‌ریزد ( فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها، 18).

رود دیگر این‌ شهرستان‌ کاکلستان‌ است‌ که‌ از کوههای‌ جنوبى‌ سرچشمه‌ مى‌گیرد و در اصل‌ از چندین‌ شاخه کوچک‌ فرعى‌ تشکیل‌ مى‌شود. این‌ رودخانه‌ در طول‌ مسیر خود به‌ نامهای‌ مختلف‌ از جمله‌ آب‌ رودبار، آب‌ الکن‌ و آب‌ زالکى‌ (ذلقى‌) خوانده‌ مى‌شود و سرانجام‌ به‌ دریاچه سد دز مى‌ریزد ( فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها، 18).

پوشش گیاهی و طبیعی منطقه

پوشش‌ گیاهى‌ شهرستان‌ الیگودرز شامل‌ درختان‌ بلوط، بادام‌ کوهى‌، زرشک‌، گردو، انجیر در قسمتهای‌ مرتفع‌، به‌ خصوص‌ کوههای‌ جنوب‌ و جنوب‌ غربى‌ است ( فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها، 18). درختان‌ کهن‌ سال‌ بلوط و چنار در دامنه شرقى‌ قالى‌ کوه‌، و همچنین‌ پوشش‌ بوته‌ای‌ همچون‌ گل‌ گاوزبان‌، خاکشیر، آویشن‌، بارهنگ‌، شیرین‌ بیان‌ و بومادران‌ است‌ که‌ مصرف‌ دارویى‌ دارند. پوشش‌ مرتعى‌ قابل‌ توجهى‌ در این منطقه در دامنه‌های‌ اشترانکوه‌ وجود دارد ( فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها، 19). جانوران‌ و پرندگان‌ مختلفى‌ از جمله‌ خرس‌، پلنگ‌، گراز، یوزپلنگ‌، گرگ‌، کبک‌، قرقاول‌ و تیهو در این‌ ناحیه‌ یافت‌ مى‌شوند ( فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها، 19).

اطلاعات آماری و بافت شناسی جمعیت

مطابق‌ سرشماری‌ عمومى‌ 1370ش‌، شهرستان‌ الیگودرز ( الیگودرز و حومه ) دارای‌ 142263 نفر جمعیت می باشد که 23115  خانوار را شامل می شود .  بر این‌ اساس‌ بُعد خانوار در سطح‌ شهرستان‌ برابر 6.2 و نسبت‌ جنسى‌ حدود 1.7  نفر است‌ . از این‌ جمعیت‌ به‌ ترتیب‌ %41.2  یعنی 58648   نفر ، در شهر  و %51.4  یعنی 73156 نفر در نقاط روستایی و %7.4 یعنی 10459  جمعیت‌ غیر ساکن‌ (کوچنده‌) زندگی می کنند ( آمارنامه‌، 1373ش‌، 34).

 بر اساس‌ داده‌های‌ همین‌ سرشماری‌، %78.6   از جمعیت‌ فعال‌ این‌ شهرستان‌ به‌ کار اشتغال‌ دارند که‌ این‌ نسبت‌ در نقاط شهری‌ و روستایى‌ به‌ ترتیب‌ %84.7  و %74.4   است‌ ( آمارنامه‌، 1373ش‌، 67). علاوه‌ بر این‌، %64.7 از جمعیت‌این‌ شهرستان‌ باسواد هستند که‌ این‌ نسبت‌ در نقاط شهری‌ %79.7  و روستایى‌ %53.8 می باشد  ( آمارنامه‌، 1373ش‌، 84).  

جمعیت‌این‌شهر دراواخر دهه 1320ش‌، 7349 نفربود ( فرهنگ‌ جغرافیایى‌ ایران‌، 6/23) که‌ در نخستین‌ سرشماری‌ عمومى‌ (1335ش‌) به‌ 9592 نفر رسید. در همین‌ زمان‌ %63.5 از جمعیت‌ این‌ شهر کمتر از 15 سال‌ داشتند و حدود %25.9 از ایشان‌ باسواد بودند که‌ این‌ نسبت‌ در مردان‌ برابر %42.2 و در بین‌ زنان‌ %8.6 بود ( گزارش‌...، 1، 5، 8 - 9). شهر الیگودرز در مهرماه‌ 1365 دارای‌ 9465  خانوار معمولى‌ با  53691 نفر (و یک‌خانوار دسته‌جمعى‌ با 152 نفر) جمعیت‌بود که‌ حدود %48.1 از آن‌ ( 25830  نفر) کمتر از 15 سال‌ داشتند ( سرشماری‌...،19) که‌ نشان‌ دهنده جوانى‌ جمعیت‌ این‌ شهر است‌.

شهر الیگودرز مطابق‌ سرشماری‌ عمومى‌ (1370ش‌) دارای‌ 58648  نفر جمعیت‌ بود و از میان‌ جمعیت‌ 6 ساله‌ و بیشتر این‌ شهر %79.7 باسواد بودند ( آمارنامه‌، 1373ش‌، 84). علاوه‌ بر این‌ %66.6 ( 39055 نفر) از این‌ جمعیت‌ دارای‌ 10 سال‌ و بیشتر بودند که‌ از آن‌ میان‌، %28.7 (11212 نفر) شاغل‌، %6.1 (2389 نفر) بیکار و بقیه‌ (%65.2) از لحاظ اقتصادی‌ غیر فعال‌ به‌ شمار مى‌آمدند ( شناسنامه‌، آمارنامه‌، 1373ش‌، 84).
شهر الیگودرز در سالهای‌ اخیر به‌ صورت‌ یکى‌ از کانونهای‌ مهاجرپذیر در سطح‌ ناحیه‌ درآمده‌ است‌؛ تا آنجاکه‌ %27.6  از ساکنان‌ شهر متولد دیگر نقاط، به‌ ویژه‌ نقاط روستایى‌ (%21.6) بوده‌اند ( سرشماری‌، آمارنامه‌، 1373ش‌، 84). رشد ناموزون‌ بافت‌ این‌ شهر که‌ خود نتیجه اینگونه‌ روابط بوده‌ است‌، موجب‌ شده‌ تا الیگودرز را یکى‌ از بى‌نظم‌ترین‌ مراکز شهری‌ استان‌ به‌ شمار آورند ( جغرافیا، 1098).

شمار واحدهای‌ مسکونى‌ شهر الیگودرز 8102 واحد است‌ که‌ تنها 127 واحد (%1.6) آن‌ دارای‌ اسکلت‌ فلزی‌ یا بتنى‌ است‌ و مصالح‌ اصلى‌ مابقى‌ به‌ ترتیب‌ آجر و آهن‌ و یا سنگ‌ و آهن‌ (%67.9)، آجر و چوب‌یا سنگ‌وچوب‌ (16.3%) و یا خشت‌وچوب‌ (6%)است‌ (شناسنامه‌،4).

از مراکز مهم‌ جمعیتى‌ این‌ شهرستان‌ بجز شهر الیگودرز، شهرک‌ امام‌ (چمن‌ سلطان‌) است‌ که‌ مردم‌ آن‌ به‌ زبان‌ ترکى‌ سخن‌ مى‌گویند و دیگر شهرک‌ ابوذر (شاپور آباد) که‌ دارای‌ سابقه تاریخى‌ نسبتاً طولانى‌ بوده‌، و تا چندی‌ پیش‌ ارمنى‌ نشین‌ بوده‌ است‌ ( جغرافیا، 2/1099) . بنای‌ این‌ آبادی‌ را به‌ شاپور دوم‌ ساسانى‌ نسبت‌ مى‌دهند و آثاری‌ کهن‌ در آن‌ یافت‌ شده‌ است‌ (کیهان‌، 2/433) .

مطابق‌ سرشماری‌ 1370ش‌، از 465 آبادی‌ شهرستان‌ الیگودرز، 104 آبادی‌ آن‌ %22.7 خالى‌ از سکنه‌ بوده‌ است‌ . شمار آبادیهای‌ دارای‌ سکنه این‌ شهرستان‌ به‌ ترتیب‌ در بخشهای‌ مرکزی‌، 235 آبادی (80% از جمعیت‌ روستایى‌) و در بخش زز و ماهرو ، 126 آبادی (20% از جمعیت‌ روستایى‌) بوده‌ است‌ ( آمارنامه‌، 1373ش‌، 23). 83% از آبادیهای‌ شهرستان‌ الیگودرز جمعیتى‌ کمتر از 50 خانوار داشته‌اند ( فرهنگ‌ آبادیها، 1365ش‌، 4). جمعیت‌ روستایى‌ این‌ شهرستان‌ 73156 نفر و شامل 11285  خانوار می باشد  ( آمارنامه‌، 1373ش‌، 23).

اهالى‌ این‌ شهرستان‌ غالباً از ایل‌ بختیاری‌ و از طوایف‌ چهارلنگ‌ شامل‌ ممى‌وند، ذلقى‌ و موگویى‌ هستند ( جغرافیا، 2/1083).

طوایف‌ کوچرو این‌ ناحیه‌ در اطراف‌ زز و دریاچه گل‌ِ گَهَر زندگى‌ مى‌کنند که‌ در زمستان‌ به‌ نواحى‌ گرم‌ دزفول‌ و اندیمشک‌ و اطراف‌ ایستگاههای‌ راه‌ آهن‌ نزدیک‌ خوزستان‌ کوچ‌ مى‌کنند (همان‌، 2/1099- 1100).

ممى‌وندها به‌ طور سنتى‌ دوره ییلاق‌ را در ازنا، و قشلاق‌ را در لیوه‌ مى‌گذرانند (کریمى‌، 137)، حال‌ آنکه‌ سردسیر شاخه‌هایى‌ از این‌ طایفه‌ دراطراف‌ الیگودرز، و گرمسیرشان‌ سردشت‌ است‌ (امان‌اللهى‌، 196). مسکن‌ طایفه ذلقى‌ را در دوغ‌ زنى‌، جاوند، میان‌ جایى‌ و سادات‌ احمدی‌، و محل‌ طایفه موگویى‌ را شیخ‌ سعید، بیرکویى‌، خویى‌ کویى‌، دیویلى‌، شیاس‌ و مهدور دانسته‌اند (کیهان‌، 2/76). این‌ نقاط به‌ وسعت‌ مراتع‌ شهرت‌ دارد و در گذشته‌ دام‌ بسیاری‌ را به‌ منظور چرا از اصفهان‌ و کاشان‌ به‌ آنجا مى‌آورده‌اند (کیهان، 2/433). جمعیت‌ طایفه‌های‌ ذلقى‌ و ممى‌وند در سطح‌ استان‌ لرستان‌ به‌ ترتیب‌ 2272  و 6768 خانوار است‌ ( آمارنامه‌، 1372ش‌، 52، 53).

اطلاعات آماری اوضاع اقتصادی  

فعالیتهای‌ اقتصادی‌ جاری‌ در این‌ شهرستان‌ بیشتر از نوع‌ فعالیتهای‌ کشاورزی است‌. زراعت‌ و دامداری‌ در کنار بازرگانى‌، خدمات‌ اداری‌، صنعتگری‌ و کارگری‌، مشاغل‌ اصلى‌ اهالى‌ را تشکیل‌ مى‌دهد ( فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها، 19). کشاورزی‌ در دشتهای‌ هموار بصورت آبى‌، و در بلندیها، دیمى‌ است‌. آب‌ مورد نیاز آبیاری‌ در سطح‌ شهرستان‌ از چشمه‌، کاریز، چاههای‌ عمیق‌ و رودخانه‌های‌ محلى‌ تأمین‌ مى‌شود ( فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها، 19). در سالهای‌ اخیر شماری‌ چاه‌ عمیق‌ و نیمه‌ عمیق‌ در منطقه الیگودرز احداث‌ شده‌ است‌ و استفاده‌ از ابزار تولید و ماشین‌ آلات‌ مکانیزه‌ در کشاورزی‌ رواج‌ نسبى‌ یافته‌ است‌ ( فرهنگ‌ آبادیها، 1367ش‌، ده‌ - یازده‌، چهارده‌ - پانزده‌). غلات‌، پنبه‌، چغندر، حبوب‌، صیفى‌، انگور و لبنیات‌ از مهم‌ترین‌ محصولات‌ کشاورزی و دامپروری این‌ ناحیه‌ به‌ شمار مى‌روند ( فرهنگ‌ جغرافیایى‌ ایران‌، 6/22).

مطابق‌ داده‌های‌ آماری سال‌ 1373ش‌، در این‌ شهرستان‌، سطح‌ زیر کشت‌ گندم‌ 81855 و جو  1493هکتار بوده‌ است که‌ به‌ ترتیب‌ %36.8و %81.9 آن‌ کشت‌ آبى‌ بوده‌ است‌ ( آمارنامه‌، 1373ش‌، 141). در سال‌ یاد شده‌ میزان‌ تولید محصولات‌ گوناگون‌ زراعى‌ در این‌ شهرستان‌ قابل‌ توجه‌ است ‌: 151441  تن‌ گندم‌ ، 4419 تن‌ جو ، 320 تن‌ برنج‌ ،  1403 تن‌ دانه‌های‌ روغنى‌ ،  71811 تن‌ علوفه‌ ، 22700 تن‌ سبزی‌ ، و 13194 تن‌ حبوبات‌ (آمارنامه‌، 1373ش‌، 144-146).

اطلاعات آماری مراکز آموزشی و درمانی   

در این‌ شهرستان‌ 270 دبستان‌، 67 مدرسه راهنمایى‌ و 22 دبیرستان‌ وجود دارد . همچنین‌ 3 هنرستان‌ فنى‌ و مرکز آموزش‌ حرفه‌ای‌ در این‌ شهرستان‌ دایر است‌ (آمارنامه‌، 1373ش‌ ، 95 -96). دانشگاه آزاد و دانشگاه‌ پیام‌ نور ، مراکز آموزش‌ عالى‌ در این‌ شهرستان‌ بشمار می آیند (آمارنامه‌، 1373ش‌، 109). دانشگاه‌ پیام‌ نور  در سال‌ تحصیلى‌ 1373- 1374ش‌ در دوره کارشناسى‌ 1490 دانشجو (936 پسر و 554 دختر) داشته است‌ ( آمار نامه‌، 1373ش‌، 109). 2 بیمارستان‌ دولتى‌، 19 درمانگاه‌، 6 آزمایشگاه‌ و 7 داروخانه‌ از تأسیسات‌ درمانى‌ این‌ شهرستان‌ به‌ شمار مى‌روند (آمارنامه‌، 1373ش‌، 114).

اطلاعات آماری صنایع    

صنایع‌ این‌ شهرستان‌ بیشتر سنتى‌ و دستى‌ از قبیل‌ بافت‌ قالى‌، جاجیم‌ و گلیم‌ است‌. بجز آن‌ 6 کارخانه آردسازی‌، 5 واحد آهک‌ و آجرپزی‌ و 2 واحد تراشکاری‌ در این‌ شهرستان‌ وجود دارد ( فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها، 19-20).

کارگاههای‌ صنعتى‌ این‌ شهر عمدتاً (98.5%) از کارگاههای‌ کوچک‌ (کمتر از 10 نفر پرسنل‌) تشکیل‌ شده‌، و بیشتر در زمینه صنایع‌ غذایى‌، پوشاک‌ و چرم‌، صنایع‌ چوب‌ و محصولات‌ چوبى‌ است‌ ( شناسنامه‌، 39-40). همچنین‌ معادن‌ سنگ‌ مرمریت‌ و خاک‌ چینى‌ در کوههای‌ پیرامون‌ شهر وجود دارد که‌ مورد بهره‌برداری‌ است‌ ( فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها، 19).

زبان ، مذهب ، نژاد و قدمت

زبان‌ ساکنان‌ این‌ شهرستان‌ با گویش‌ لری‌ و در اصل‌ تلفیقى‌ از لری‌ بختیاری‌ و لری‌ خرم‌ آبادی‌ است‌. مذهب‌ مردم این شهر تشیع‌ (12 امامى‌) است‌ (فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها، 19-20).

امام‌زاده‌های‌متعددی‌در این‌شهرستان‌ازجمله ‌در روستاهای‌ فرسش‌ ، گایگان‌ ، دوزان‌ ، زَزُم‌ و پیرامام‌ وجود دارد. تپه‌های‌ باستانى‌ موجود در روستاهای‌ خمه سفلى‌ و خمه علیا را مربوط به‌ سده‌های‌ 5 و   6قمری دانسته‌اند ( جغرافیا، 2/1077).

در نزدیکى‌ شهرک‌ ابوذر (شاپور آباد) ، در محلى‌ به‌ نام‌ کهنه‌ شهر (طلاشوران‌) سکه‌هایى‌ متعلق‌ به‌ دوره به‌ شاپور دوم‌ ساسانى‌ به‌ دست‌ آمده‌ است‌ که حکایت از تاریخ شهر الیگودرز دارد (جغرافیا، 2/1099) .

اگرچه‌ آغاز شکل‌ گیری‌ شهر الیگودرز در ابهام‌ قرار دارد، اما موقعیت‌ خاص‌ آن‌، هم‌ از لحاظ دسترسى‌ به‌ منابع‌ آب‌ کافى‌ و هم‌ از نظر موقعیت‌ ارتباطى‌ که‌ نواحى‌ بختیاری‌ را به‌ ایران‌ مرکزی‌ مى‌پیوندد ( جغرافیا، 2/1098) و در واقع‌ یکی از عوامل‌ اولیه شکل‌گیری‌ و گسترش‌ این‌ شهر به این علت بوده است که در مسیر راه‌ عراق‌ به‌ پاکستان‌ قرار گرفته و مرزهای‌ غربى‌ را به‌ شرق‌ متصل‌ مى‌سازد (حامى‌، 1469) . برخى‌ نوشته‌اند که‌ در گذشته‌ تقریباً در محل‌ فعلى‌ این‌ شهر، شهری‌ دیگر با همین‌ نام‌ وجود داشته‌ که‌ به‌ علل‌ ناشناخته‌ای‌ از میان‌ رفته‌ است‌ ( جغرافیا، 2/1099)؛ وجود قناتها و بندها بر روی‌ نهر، آثار برجای‌ مانده‌ در کوهها و تپه‌های‌ اطراف‌ (مربوط به‌ سده  7ق‌) و همچنین‌ خانقاه‌ اکبر بن‌ على‌ را از دلایل‌ قدمت ‌این‌شهر بر شمرده‌اند (جغرافیا، 2/1099؛  ارسکین‌، 246، 249- 250؛ قادری‌، 36).

چنانکه‌ از نام‌ محله‌های‌ شهر الیگودرز بر مى‌آید، ظاهراً این‌ شهر همانند برخى‌ دیگر از شهرهای‌ کشور، از ادغام‌ چندین‌ آبادی‌ شکل‌ گرفته‌ است‌؛ از میان‌ این‌ محله‌ها مى‌توان‌ از ده‌ کهنه‌ ، قلانو (قلعه‌ نو) ، ده‌ تیرانى‌، ده محمدرضا ، آدیوند، ورزندان‌، پونه‌زار و مجیان‌ نام‌ برد. قدیمى‌ترین‌ این‌ محله‌ (آبادی‌) ها، ده‌ کهنه‌ در غرب‌ شهر، و قلعه‌ نو است‌ ( جغرافیا، 2/1099).

الیگودرز در آغاز سده 14 ش‌ جزو تقسیمات‌ حکومتى‌ بروجرد، و به‌ عنوان‌ قریه‌ای‌ از ناحیه جاپلق‌ و بربرود به‌شمار مى‌آمد (کیهان‌، 2/443، 444).

اهالى‌ شهر الیگودرز بیشتر از ایل‌ بختیاری‌ و طایفه چهارلنگ‌ و تیره‌های‌ دوزنى‌ و ممى‌وند هستند ( فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها، 20) و زبان‌ آنان‌ فارسى‌ با گویش‌ لری‌ (تلفیقى‌ از لری‌ بختیاری‌ و لری‌ خرم‌ آبادی‌)، و دین‌ ایشان‌ اسلام‌ (مذهب‌ شیعه 12 امامى‌) است‌ (فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیها، 20)؛ ارسکین‌ اهالى‌ الیگودرز را از «شیعیان‌ قدیم‌» دانسته‌ است‌ (ص‌ 250).

مآخذ:

 آمارنامه استان‌ لرستان‌ (1372ش‌)، سازمان‌ برنامه‌ و بودجه استان‌ لرستان‌، تهران‌، 1373ش‌؛ آمارنامه استان‌ لرستان‌ (1373ش‌)، سازمان‌ برنامه‌ و بودجه استان‌ لرستان‌، تهران‌، 1374ش‌؛ ارسکین‌، ویلیام‌، ایران‌ و بابر، ترجمه ذبیح‌الله‌ منصوری‌، تهران‌، 1362ش‌؛ امان‌ اللهى‌ بهاروند، سکندر، قوم‌ لر، تهران‌، 1370ش‌؛ تقسیمات‌ کشور جمهوری‌ اسلامى‌ ایران‌، وزارت‌ کشور، تهران‌، 1372ش‌؛ جغرافیای‌ کامل‌ ایران‌، وزارت‌ آموزش‌ و پرورش‌، تهران‌، 1366ش‌؛ حامى‌، احمد، «راههای‌ شوسه‌»، ایرانشهر، نشریه شم 22 یونسکو، تهران‌، 1343ش‌/1964م‌، ج‌ 2؛ سرشماری‌ عمومى‌ نفوس‌ و مسکن‌ (1365ش‌)، نتایج‌ تفصیلى‌، شهرستان‌ الیگودرز، مرکز آمار ایران‌، تهران‌، 1367ش‌؛ شناسنامه آماری‌ شهرهای‌ استان‌ لرستان‌، مرکز آمار ایران‌، تهران‌، 1373ش‌؛ فرهنگ‌ آبادیهای‌ کشور (1365ش‌)، شهرستان‌ الیگودرز، مرکز آمار ایران‌، تهران‌، 1367ش‌؛ فرهنگ‌ آبادیهای‌ کشور، سرشماری‌ عمومى‌ کشاورزی‌ (1367ش‌)، استان‌ لرستان‌، مرکز آمار ایران‌، تهران‌، 1369ش‌؛ فرهنگ‌ جغرافیایى‌ آبادیهای‌ کشور، گلپایگان‌، سازمان‌ جغرافیایى‌ نیروهای‌ مسلح‌، تهران‌، 1369ش‌، ج‌ 59؛ فرهنگ‌ جغرافیایى‌ ایران‌ (آبادیها)، استان‌ ششم‌، دایره جغرافیایى‌ ستاد ارتش‌، تهران‌، 1340ش‌؛ قادری‌، اسماعیل‌، بررسى‌ مسائل‌ و امکانات‌ بهسازی‌ روستایى‌ در ایران‌، دهستان‌ پاچه‌لک‌ شرقى‌ (شهرستان‌ الیگودرز)، رساله کارشناسى‌ ارشد، دانشگاه‌ شهید بهشتى‌، تهران‌، 1370-1371ش‌؛ کریمى‌، اصغر، سفر به‌ دیار بختیاری‌، تهران‌، 1368ش‌؛ کیهان‌، مسعود، جغرافیای‌ مفصل‌ ایران‌، تهران‌، 1311ش‌؛ گزارش‌ مشروح‌ حوزه سرشماری‌ الیگودرز، وزارت‌ کشور، تهران‌، 1338ش‌؛ نقشه عملیات‌ مشترک‌، برگهای‌ گلپایگان‌ و خرم‌ آباد، سازمان‌ جغرافیایى‌ نیروهای‌ مسلح‌، تهران‌، 1371ش‌؛







مختصری درباره الیگودرز - قسمت اول

بنام خداوند جان آفرین                   حکیم سخن در زبان آفرین

بنام خداوند جان و خرد                  کزین برتر اندیشه برنگذرد

 

سلام بر همه مهربانان 

الیگودرز – قسمت اول

الیگودرز شهری‌ در استان‌ لرستان‌ و زادگاه و وطن اینجانب می باشد. بدین خاطر با توجه به عرق ملی و وطن دوستی ام ، اقدام به نوشتن مقالاتی چند در رابطه با این شهر که در قسمت موضوعی جغرافیا به سمع حضور خوانندگان می رسد ، نموده ام . باشد که وظیفه ام را در شناساندن این شهر به سایر هموظنان ایرانیم ، انجام داده باشم . این شهر در استان لرستان واقع شده ولی فرهنگ قومی و نژادی آن با فرهنگ لری و لکی شهرهای همجوار بخصوص خرم آباد ، متفاوت است . مردم این شهر اصالتاً لر بختیاری بوده و از طوایف مختلفی از جمله چهارلنگ و هفت لنگ می باشند .

خلاصه ای از تاریخ و جفرافیای الیگودرز

الیگودرز نام شهری در استان لرستان ایران است. دیرینگی شهر الیگودرز به بیش از ۷۰۰ سال پیش میرسد. گویش مردمان این شهر لری بختیاری است. پیرامون این شهر دارای مکان‌های تفریحی بسیاری از جمله دریاچه گهر، آبشار آب سفید ، آبشار چکان دهقادی ، چشمه آسار ، سراب شامکان (در منطقه شولاباد) آبشار لوچ ، رود حوضیان ، رودخانه ماهیچال ، طبیعت اشتران‌کوه ، آبشار مبارک آباد ، رودخانه مور زرین (در بخش ذلقی)، آبشار تندر، غار تمندر، جنگل‌های بلوط و گردو (فقط مال رو است) ، سرچشمه دورکو ، گایکان ، دره دورک ، دشت لاله های واژگون ، دره دایی  و دره حیدر است.

صنایع دستی آن شامل هنرهای سرامیکی ، قالیبافی ، منبت کاری ، سیم بافی ، معرق‌کاری، گلیم بافی و جاجیم بافی است . این شهر دارای منابع غنی معادن سنگ (مرمر،کبالت،منیزیم،گرانیت،چینی،کریستال، سرامیک و ... ) به گونه ای که سنک گرانیت آن مرغوب ترین سنگ گرانیت جهان به شمار میرود .

تاریخچه 

در محل کنونی آن شهری با همین نام وجود داشته که به علل نامعلوم از بین رفته است. مردم این دیار، مذهب شیعه قدیم (علوی) داشته اند و خانقاه آن، مرکز تعلیمات دینی قزلباشان و درویشان بوده است. شاه اسماعیل صفوی در یکی از سفرهای خود از این خانقاه دیدن کرده است. در کوهها و تپه های الیگودرز ، آثاری از قبیل آجرهای مکعب مستطیل و ظروف سفالی و فلزی مربوط به قرن هفتم هجری کشف شده که دلالت بر دیرینگی تاریخ این شهر به بیش از 700 سال است . با بررسی بافت شهری و قرار گرفتن در موقعیت های طبیعی ، مشخص می شود که هسته اولیه شهر الیگودرز در درجه اول در اثر رودخانه ها، قناتها و چشمه ها پدید آمده و سپس با توجه به امکانات شهری و سهرنشینی گسترش یافته است . موقعیت ارتباطی از عوامل مهم دیگر در ایجاد و گسترش این شهر بوده است ، به طوری که یکی از راههای مهم اصفهان به غرب و بخصوص جنوب کشور از فریدن، الیگودرز، بروجرد و .... می گذرد . همچنین این منطقه، نواحی بختیاری را به فلات مرکزی ایران (اراک، خمین، گلپایگان، خوانسار) متصل کرده است.

ریشهٔ نام

ریشه نامگذاری آن را برخی از واژه آلیورز (آل ورز) یعنی گندم سرخ دانسته‌اند و برخی هم از آل گودرز به معنی طایفه و قوم گودرز (یکی از شخصیت‌های شاهنامه فردوسی) حدس زده‌اند . همچنین این نام را آمیزه‌ای از دو واژه اَل به معنای عقاب و گودرز دانسته‌اند . اکثر ساکنین این شهر با مهاجرت به شهرهای بزرگ کشور از جمله تهران ، اصفهان و اراک، ترک وطن کرده و به علت مهاجر پذیر بودن این شهر، تعداد بسیار زیادی از لرهای مناطق روستایی و عشایری در این شهر تخته قاپو شده اند (تخته قاپو به معنای یکجا نشینی است) . الیگودرز از لحاظ کثرت تعداد روستا بعد از مشهد (قبل از تقسیم شدن به سه استان) دومین شهر کشور محسوب میشود . الیگودرز در استان لرستان بزرگترین شهرستان از لحاظ وسعت حوزه شهری استان میباشد.

وضعیت سازمانی کشوری و جغرافیایی:

• تاسیس فرمانداری : در سال 1337 ، وسومین شهر استان لرستان با بخشهای:مرکزی ، ززوماهرو ، ذلقی.

• قدمت تاریخی: بیش از هفتصد سال .

• جمعیت: 145000 نفر .

  وسعت: 5870 کیلومترمربع .

  متوسط جمعیت خانوار: 5.5 نفر.

  ارتفاع از سطح دریا : 1998متر .

  طول راه های هم سنگ : 546.33  کیلومتر.

  راه فرعی شنی :  147   کیلومتر .

  راه فرعی آسفالته : 119  کیلومتر .

  راه آسفالته معمولی اصلی : 52 کیلومتر .

  حوزه آبریز: سر شاخه های سد دز .

 • خروجی آب سالانه از شهرستان : 305 میلیون متر مکعب.

  طول وعرض جغرافیایی : طول جغرافیایی 49 درجه  و 42 دقیقه  ؛  عرض جغرافیایی  33 درجه و 23  دقیقه .

  طول رودخانه های شهرستان: 600 کیلومتر.

بخش مرکزی (شهرستان الیگودرز)

بخش مرکزی شهرستان الیگودرز دارای ۴ دهستان به نامهای زیر است:

  1. بربرود شرقی
  2. بربرود غربی
  3. پاچه لک شرقی
  4. فرسش

 

قلل مرتفع:

اشترانکوه - قالیکوه - مندیش کوه .

 اراضی دیم : 150000 هکتار.

 اراضی آبی: 25000 هکتار.

 

تعدادی از مناظر گردشگری:

از جمله مناظر گردشگری و دیدنی این شهرستان می توان از : نگین لرستان دریاچه گهر  ؛  آبشار پر آب و مرتفع و بسیار دیدنی آب سفید ؛ آبشار چکان دهقادی ؛ غار تمندر ؛ دژ های هخامنشی ؛ پل های باستانی ؛ آبشارهای دورک ؛ امام زاده محمدبن حسن(ع) ؛ امام زاده های فرسش و... نام برد . بدون شک اگر وضعیت گردشگری کشور سامان یابد ، می توان گفت که این شهرستان هم بدلیل وجود سوابق تاریخی و مکانهای بکر و دست نخورده و همچنین طبیعت زیبا ، می تواند جزو یکی از شهرهای جذب کننده گردشگر باشد . در زیر اختصاراً بشرح دو عدد از مناظر زیبای طبیعی این شهرستان می پردازم .

آبشار آب سفید

این آبشار در منطقه پیشکوه ذلقی در حدود ۵۰ کیلومتری شهر الیگودرز واقع شده است . ارتفاع این آبشار حدود ۳۰ متر و پهنای آن در فصل پر آبی حدود ۱۵ متر می باشد .

آبشار چکان

در دامنه ارتفاعات مشرف بر دره چکان (جنوب شهرستان دورود ) آبشاری در نهایت زیبایی و عظمت جاری است که به آبشار چکان معروف است . این آبشار از درون غاری مشرف بر زمینهای زراعی چکان بیرون می جهد و طول فوران آن به دهها متر میرسد . اطراف آبشار منطقه ای وسیع با فضایی مطلوب و دل انگیز است که در دو الی سه کیلومتری آن امام زاده ای به نام « ابو علی » واقع شده است . آب این آبشار در اواخر پاییز به مرور خشک می شود و در روز های اولیه فصل بهار مجدداً با همان فوران به بیرون می جهد . این آبشار یکی از عجایب و زیبایی های طبیعت استان لرستان محسوب می شود .

محصولات تولیدی و کشاورزی الیگودرز

 عمده محصولات تولیدی و کشاورزی الیگودرز عبارتند از : غلات ؛ حبوبات ؛ لبنیات دامی ؛ عسل ؛ ماهی غزل آلا ؛ سیب زمینی ؛ آرد ؛ ماکارونی ؛ ویفر و بیسکویت... ؛ استخراج سنگ های تزیینی ساختمانی از نوع چینی کریستال ؛ سنگ دانه بندی ؛  پودر میکرونیزه از سنگ ؛ فرآوری کربنات کلسیم...  ؛  صنایع دستی سرامیکی ؛ قالیبافی ؛ منبت کاری ؛ سیم بافی ؛ معرق کاری ؛ گلیم بافی ؛ جاجیم بافی و  ...

 






گزارش تخلف
بعدی